رابین ویلیامز کمدینی که به مرگی دردناک درگذشت
تاریخ انتشار: ۱۱ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۸۰۸۵۹۸
آفتابنیوز :
رابین ویلیامز، پیش از اینکه در میانه دهه ۷۰ میلادی فعالیت خود را به عنوان استند آپ کمدین در سانفرانسیسکو آغاز کند، در سال ۱۹۷۳ کمکهزینه تحصیلی کامل برای دورهای پیشرفته در مدرسه بازیگری مشهور Juilliard به دست آورد، اما ۳ سال بعد، وقتی استادش به او گفت در این مدرسه چیزی برای یاد دادن به او وجود ندارد، مدرسه را رها کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مسکو روی هادسن (پل مازورسکی، ۱۹۸۴)
ولادیمیر ایوانف (با بازی ویلیامز) ساکسیفونیست سیرک مسکو است که وقتی همراه با سیرک به نیویورک سیتی میرود، تصمیم به فرار و ترک وطن میگیرد. دیوید دنبی، منتقد سینما، درباره بازی ویلیامز در این فیلم نوشته: «اجرای رابین ویلیامز در این فیلم قرص و محکم است. ولادیمیرِ او در نیویورک جان میگیرد؛ هیاهوی شهر او را معاشرتی، امیدوار و آماده ارتباط برقرار کردن میکند و لحن احساساتی فیلم به بازی شیرین او لطمه نمیزند.»
صبحبهخیر ویتنام (بری لوینسن، ۱۹۸۷)
ایدریان کرونوئر (با بازی ویلیامز) مجری برنامه صبحگاهی یک شبکه محلی رادیویی برای نیروهای امریکایی است و وقتی به ویتنام میرود، به جای اطلاعیههای ارتش و سرودهای نظامی، شوخیهای قبیح و موسیقی راک اند رول پخش میکند. فیلم تمام و کمال متعلق به رابین ویلیامز است که خودش درباره این نقشش گفته بود که ایدریان کرونوئر نزدیکترین شخصیت به خود واقعی او در میان تمام فیلمهایش بوده است.
بیداریها (پنیی مارشال، ۱۹۹۰)
فیلم تلاش دکتر مالکوم سایر (با بازی رابین ویلیامز) را برای درمان بیماران «کاتاتونیایی»، از جمله لِنارد لوو (با بازی رابرت دنیرو)، که فعالیتهای عادی زندگیشان متوقف شده و بقیه پزشکان آنها را مجسمه میخوانند، نشان میدهد. این فیلم بر اساس کتاب خاطرات اولیور ساکس، پزشک و نویسنده، ساخته شده است. پنی مارشال گفته: «وقتی اولیور برای اولینبار رابین را دید از توانایی او در تقلید حیرت کرد. رابین همه حرکات اولیور را تقلید میکرد که این موضوع اولیور را کمی مشوش کرده بود.»
سلطان ماهیگیر (تری گیلیام، ۱۹۹۱)
یک گوینده رادیو (با بازی جف بریجز) وقتی میفهمد یکی از شنوندگانش تحت تاثیر حرفهای او آدم کشته، دست از کار میکِشد و الکلی میشود. او شبی قصد میکند خودش را بکشد که سروکله مرد بیخانمانی به نام «پَری» (با بازی ویلیامز) پیدا میشود و میگوید باید «جام مقدس» را پیدا کند. ویلیامز همانقدر که از دیالوگ استفاده میکند از حرکات بدنش سود میبرد تا بتواند بین شخصیتی ترسناک و شخصیتی بازیگوش رفتوآمد کند.
عکس یکساعته (مارک رومنک، ۲۰۰۲)
سای پَریش (با بازی ویلیامز) مردی تنها و میانسال است که در قسمت عکس فوری یک سوپرمارکت محلی مشغول به کار است و در طول سالیان خانوادهای که مشتری او هستند به وسواس ذهنی او بدل شدهاند. ویلیامز درباره این نقش متفاوت از نقشهایی که معمولا بازی میکرد گفته بود: «وقتش بود که مقداری رنگ تیره به پالت اضافه کنم. همیشه چنین چیزی میخواستم، اما چنین پیشنهادی به من نمیشد. هالیوود دنبال چیزی میرود که میفروشد و چیزی که میفروشد گرم و شاد است... خوب و سرگرمکننده! اما وقتی این شانس گیرم آمد، گفتم: خدایا این عالیه. ممنونم.»
منبع: همشهری آنلاینمنبع: آفتاب
کلیدواژه: رابین ویلیامز کمدین بازی ویلیامز رابین ویلیامز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۸۰۸۵۹۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اگر یحیی گلمحمدی این ۲ بازیکن را داشت...
پرسپولیس در جام حذفی باخت و از گردونه مسابقات کنار رفت. یک دیدار جذاب و پرگل که ۱۲۰ دقیقه تماشاگران را در هیجان نگه داشت و سرانجام در ضیافت پنالتی بلیط صعود به میزبان رسید.
حذف پرسپولیس به عنوان مدافع قهرمانی آنقدر اتفاق مهمی بود که روی خیلی از اخبار و حواشی سایه بیندازد، اما وقتی که غبار هیجان بخوابد، وظیفه کارشناسان است که حقایق بازی را ببینند و آنالیز کنند.
در این مسابقه پرسپولیس ضعفهای عجیب و غریبی داشت، اما بازیکنان درخشانی هم داشت. بازیکنانی مثل آلکثیر و اورونوف که در همان دقایق ابتدایی نیمه اول تیم مهمان را دو گل پیش انداختند. عیسی در وقت اضافه هم دوباره گل زد.
این روزها خیلیها از کیفیت کار مربی برزیلی پرسپولیس صحبت میکنند. آشکارا سبک بازی این تیم تغییر کرده و دیگر نسبت به زمان گلمحمدی با تیم محتاطی طرف نیستیم. تیمی که بعد از زدن هر گل به فکر زدن گلهای بعدی است و، چون به حمله فکر میکند، در دفاع هم زیاد غافلگیر میشود.
همه این حرفها تکراری است، اما یک حقیقت پنهان هم دارد. اینکه هر مربی سیستم و روش بازیش را بر اساس داشتههایش طراحی میکند. تصور کنید اگر همین دو بازیکن در اختیار یحیی گلمحمدی بودند چقدر میتوانست در نتایج این تیم و سرنوشت نیمکت پرسپولیس موثر باشد!
بدون شک داشتن همین دو بازیکن یعنی عیسی و اورونوف در دور رفت میتوانست چنان تغییری ایجاد کند که یحیی گلمحمدی حالا حالاها امپراطور سرخ باقی میماند. به خصوص در شیوه بازی تیم یحیی که خط دفاعی سر و سامان بهتری داشت و گل زدن به این تیم سخت بود.
در این سالها تیم یحیی اکثر مواقع وقتی گل اول را میزد و جلو میافتاد، برنده بازی بود و هر زمانی این تیم از داشتن یک بازیکن تمام کننده و گلزن رنج میبرد پرسپولیس هم به دردسر میافتاد. فقط فرض کنید حتی یکی از این دو بازیکن در تیم یحیی حضور داشتند که فرصتهای بالای ۷۰ درصدی را همیشه گل میکنند، آن وقت الان چقدر همه چیز تفاوت داشت!
منبع: خبرورزشی